مدرسه

تربیت ، پرورش و آموزش مدرسه کلاس درس ریاضی علوم فارسی

مدرسه

تربیت ، پرورش و آموزش مدرسه کلاس درس ریاضی علوم فارسی

مدرسه

درباره آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت
کلاس اول دوم سوم چهارم پنجم و ششم ابتدایی

آخرین نظرات
چگونگی پیدایش پداگوژی

در عین حال که واژه یا اصطلاح «پداگوژی» تازه و غریب به نظر می‌رسد، اما اگر کاربردهای آن توضیح داده شود، متوجه می‌شویم که هم اکنون بسیاری از روش‌ها و آداب آن در مراکز تعلیم و تربیت و دانشگاه‌ها به کار می‌رود زیرا که پداگوژی علوم مختلف و متنوعی را در بر می‌گیرد که در آن تربیت بدنی، ذهنی و اخلاقی به طور مستقل یا توامان صورت می‌پذیرد.
در یونان باستان، دایگان و یا بردگانی که وظیفه نگهداری و بردن و برگرداندن کودکان به مدرسه را داشتند، با این نام خوانده می‌شدند. عموم دانشمندان و اندیشمندان علم تعلیم و تربیت کودکان نیز به این اصطلاح اشاره کرده‌اند.

با این همه جوانه های اولیه پداگوژی را باید در سالها بعد جستجو کرد. پس از جنگ (جهانی دوم) در آموزش متوسطه نهضتی پدید آمد و تأسیس کلاسهای راهنمایی (تحصیلی) و اقدامات رژه گال و فرانسوا ویلر و گسترش نهضت پرورش نوکه پل لانژون (فیزیکدان معروف) در فرانسه ریاست آن را به عهده داشت، زمینه را برای احیای فکر پداگوژیک که جنگ جهانی رشد آن را با شدت و بی مقدمه قطع کرد فراهم ساخت.

معهذا شگفت این است که برای اولین بار در حکومت الجزیره طرح بازسازی نظام آموزش فرانسه به وجود آمد و به محض آزادی فرانسه از دست نازی ها نیز کمیسیون معروف لانژون-والون تشکیل شد که طرح مشهور آن برای اکثر کشورهایی که نظام آموزشی خود را اصلاح کرده اند، به جز خود فرانسه، الگو قرار گرفت.

در فرانسه بعد از متجاوز  از بیست و پنج سال، این طرح آغاز شد در حالیکه همه شرایط تغییر کرده و مسائل تازه ای برای جامعه فرانسوی پیش آمده بود. از سال 1952 ، تحت تأثیر سه تن از مشاوران تربیتی  که با گوستاو مونو (یعنی مردی که علاوه بر یک مربی اصیل، مدیر بسیار خوبی هم بود) در تماس دائم بودند و بالاخص به تشویق آقای پتی، یک نظام جدید تربیت معلم به صورت مراکز تربیتی منطقه ای به وجود آمد.

می توان بی درنگ اهمیت خلاءی را که در آموزش پداگوژی پدید آمده بود سنجید، چه در این زمان، کسانی که بتوانند اطلاعات اساسی را به نحوی نسبتاً منسجم و علمی در اختیار بگذارند اندک بودند. اما بذر افشانده شده بود و با وجود شکست تأسف بار کلاسهای جدید (که آن نیز به کمبود افراد تربیت یافته و صلاحیت دار در زمینه پداگوژی وابسته بود) ، درهای آموزش متوسطه به روی مسائل پداگوژیک باز شد، و آنچه مخصوصاً فکر مربیان را به خود مشغول می داشت مسائل روان شناسی بود و روان شناسی نوجوانی در دستور روز قرار گرفت، و بر اثر عمل مراکزی مانند مرکز سور که در آن کسانی که در فکر تحول آموزش و پرورش فرانسه بودند به صورت منظم جمع می شدند، توجه به روشها و صور عمل تربیتی افزایش یافت.

در سال 1947 دانشسرایعالی «سن کلو» نخستین آزمایشگاه فرانسوی روان شناسی پرورشی آموزش عالی را تأسیس کرد. آموزش و پرورش فرانسه به روی نفوذ بیگانه باز شد و ایجاد سازمانهایی نظیر یونسکو در این کشور بر روی تفکر تربیتی تأثیر داشت: بیدرنگ پس از پایان جنگ جهانی دوم، چهار تن از دانشجویان سابق دانشسرای عالی سن کلو و فوتنه برای آشنا شدن با روشهای سمعی و بصری به کانادا عزیمت کردند و پس از بازگشت به تأسیس مراکز سمعی و بصری دانشسرای عالی سن کلو همت گماشتند.

ورود نخستین کارمندان بین المللی یونسکو و تأسیس کنفرانسهایی به وسیله این سازمان که در آن از شخصیتهای بین المللی علوم تربیتی استمداد می شد، در همه زمینه هایی که جزء علوم تربیتی به شمار می آیند جنب و جوشی به وجود آورد. با این همه، مبارزه به پیروزی نرسید، زیرا در هیچ جائی آموزش علوم تربیتی به راه نیفتاد، و گذشته از آزمایشگاه روانشناسی تربیتی دانشسرایعالی سن کلو، در هیچیک از مؤسسات آموزش عالی در زمینه علوم تربیتی تحقیقی آغاز نشد. تنها دانشگاه لیون دارای یک مدرسه روان شناسی و دانش آموزش و پرورش بود که ژان بورژاد آن را تأسیس کرده بود. در سوربن نیز هفته ای یک ساعت پداگوژی تدریس می شد. در دانشسرایعالی «سن کلو» و «فون تنه اورزو» نیز بخشی به منظور آماده سازی برای بازرسی دبستانها و مدیریت دانشسراهای مقدماتی وجود داشت. در این بخش، جزء مواد دیگر راجع به عمل تربیت اکثر اوقات از دیدگاه فلسفی و تاریخی نیز «تأمل و تفکر» می کردند.

در این دوره تقاضای تأسیس یک گواهینامه روان شناسی تربیتی از طرف شورای عالی رد شد در حالیکه آموزش فنی که همواره جلوتر بود برای دانشسراهای آموزش خود به تأسیس دوره معلمی روان شناسی و آموزش و پرورش و معلمی دروس اختصاصی شامل امتحانات  پداگوژیک پرداخت. در این دوره علی رغم دعوتها و کوششها، فرانسه در این دوره یکی از کشورهای نادری بود که فاقد آموزش دانشگاهی آموزش و پرورش و دانش آن بود. تأسیس دوره لیسانس و فوق لیسانس علوم تربیتی تا صدور امریه یازدهم فوریه 1967 به تعویق افتاد.

          این تأسیس که در وهله اول در سه دانشگاه (یعنی دانشگاه های پاریس و بردو و کان) صورت گرفت برای بسیاری از افراد شگفت انگیز بود و این عده از خود می پرسیدند که آیا برای تأمین نیاز دوره های لیسانس و فوق لیسانس مواد درسی کافی وجود خواهد داشت؟ اما به زودی واقعیات به این پرسش پاسخ داد و مراکز دانشگاهی رشد خود را آغاز کردند.

علاقه ای که همه شرکت کنندگان در حوادث 1968 از خود نشان دادند، سبب شد که بسیاری از مسئولان به اهمیت علم تربیت و نقشی که باید در جامعه معاصر ایفا کند توجه پیدا کردند. این رشد بی هیچگونه قید و بند انجام گرفت و این آزادی نیز تا تا حدودی ناشی از جهل رؤسا و مسئولان وزارتی بود که خوشبختانه هیچگونه راهی نشان نمی دادند و برنامه ای نداشتند، بنابراین، در مراکز مختلف، آموزشهای متفاوتی داده شد و متخصصان بر حسب تخصص خود توانستند زمینه ای از علوم تربیتی را توسعه دهند و اوضاع تربیتی را از دیدگاه های گوناگون و متنوع و مکمل یکدیگر تجزیه و تحلیل کنند. سرمایه ای که از این تنوع به دست آمد نشانه جوانی و نشاط علوم تربیتی بود.

اما در کشور ما، موارد بسیار محدود و معدودی از کاربرد این اصطلاح دیده می‌شود که آخرین آن در خصوص آموزش مهارت‌های فنی در سازمان فنی و حرفه‌ای کشور به کار برده شده است. تعداد کتاب‌ها و یا مقالاتی که درباره پداگوژی و کاربردهای آن نوشته شده است، در کشور ما از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کند هر چند در مراجعه به هر یک از موتورهای جستجوگر اینترنتی، با هزاران سایت روبرو می‌شویم که درباره پداگوژی مطالب و توضیحات مفصل دارند.

  • تحققی

دانش آموزان برتر کلاس چهارم هفته سوم بهمن

  • تحققی

جینو حوصله نوشتن نداشت. با اینکه عاشق مدرسه بود به خاطر مشق نوشتن از درس و مدرسه خسته می شد. او با خودش فکر می کرد کاش یک مداد جادویی داشتم و می توانستم با آن مشقهایم را بنویسم. آن وقت فقط مداد را روی دفتر می گذاشتم و خودش شروع به نوشتن می کرد. جینو غرق در فکر و خیال بود که یک دفعه ابر آرزوها درست بالای سرش قرار گرفت. ابر آرزوها روی سر جینو شروع به باریدن کرد و آرزوی جینو براورده شد. جینو صاحب یک مداد جادویی شد.

از فردای آن روز هر وقت جینو می خواست مشقهایش را بنویسد فقط مداد را روی دفتر می گذاشت مداد خودش شروع به نوشتن می کرد و جینو هیچ زحمتی نمی کشید. جینو حالا دیگر خیلی بچه ی زرنگی شده بود. مشق های او همیشه تمیزتر و بهتر از دیگران بود. جینو خیلی خوشحال بود و فکر می کرد اینطوری از همه زرنگتر می شود.

بالاخره مدرسه ی جینو با کمک مداد جادویی تمام شد و جینو معلم شد. جینو به عنوان معلم وارد مدرسه شد. او می خواست به بچه های مدرسه درس بدهد. ولی او که یک مشکل بزرگ پیدا کرده بود. او اصلا بلد نبود چیزی بنویسد. دستخط او از دستخط خرچنگها و قورباغه ها هم بدتر بود. وقتی جینو می خواست پای تخته چیزی بنویسد همه ی بچه ها به او می خندیدند. دست جینو به نوشتن عادت نداشت.

حالا جینو یک معلم بی سواد بود او تازه فهمیده بود کسی که زیاد می نویسد بیشتر یاد می گیرد و دستخط بهتری هم پیدا می کند. حالا آقای معلم بعد از این همه سال تازه مجبور شده است دوباره از اول درس بخواند. حالا او کلاس اول است.

  • تحققی
تأثیر مداد سیاه در آینده دو کودک:

اولی را تبدیل به دزدی حرفه ای کرد.
و اما دومی را تبدیل به مدیربزرگترین مرکز خیریه شهرش نمود !

1-روزی در دفتر یک وکیل نشسته بودم که با بزرگترین سارق حرفه ای آشنا شدم !

ازاو پرسیدم چگونه به اینجا رسیدی؟

با تبسمی گفت :سببش مادرم بود, گفتم چگونه؟

گفت: چهارم ابتدایی بودم وروزی از مدرسه بازگشتم در حالی که مداد سیاهم گم شده بود.

هنگامی که مادرم فهمید سخت مرا تنبیه کرد ومرا غیر مسوول وبی حواس و ... خطاب کرد آنقدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم!

ومدادهای دوستانم را بردارم ! روز بعد نقشه ام را عملی کردم ،وهر روز یک دو مداد کش می رفتم تا اینکه تا پایان ترم از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم

ابتدای کار خیلی با ترس اینکار را انجام می دادم ولی کم کم بر ترس غلبه پیدا کردم و ازنقشه های زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستام می دزدیدم وبه خودشان می فروختم !

بعد از مدتی اینکار برایم عادی شد ! تصمیم گرفتم کارهای بزرگتر انجام دهم وکارم را تا کل مدرسه ودفتر مدیر توسعه دادم

خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه ای بود !

تا اینکه سارق حرفه ای شدم !


2- پسرم دوم دبستان بود روزی از مدرسه بازگشت در حالی که مداد سیاهش را گم کرده بود

گفت مدادم را گم کردم.گفتم خوب چکار کردی بدون مداد؟

گفت از دوستم مداد گرفتم ! به او گفتم: خوبه ،دوستت از تو چیزی نخواست؟ خوراکی چیزی ؟

گفت :نه. چیزی از من نخواست !

گفتم پس او نیکی های زیادی را سود کرد ،ببین چقدر زیرک است !

تو چرا اینقدر نیکی جمع نکنی؟ گفت چگونه من هم نیکی جمع کنم ؟

به او گفتم دو مداد می خریم یکی برای خودت ودیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود و آن مداد اضافی را (مداد نیکیها) مینامیم!

اون مداد را به کسی که مدادش گم میشود می دهی و بعد از پایان درس پس می گیری!

پسرم خیلی شادمان شد و شادیش بعد از عملی کردن این پیشنهاد چند برابر شد!

طوریکه درکیفش تاشش مداد برمیداشت
که به نفرات بیشتری کمک کند ! وعجیبترآنکه سطح علمی درسش بسیار رشد کرد!

و علاقه اش به مدرسه چند برابرشد وستاره کلاسش شد ! بطوریکه همه او را صاحب مدادهای ذخیره میشناختند!

وهمیشه ازاو کمک می گرفتند!

حالا بزرگ شده وازنظر علمی درسطح عالی قرارگرفته وتشکیل خانواده داده واکنون صاحب بزرگترین جمعیت خیریه شهرمان است !

پس در تربیت مان خیلی مراقب رفتارمان باشیم !!!
  • تحققی
آموزش و پرورش
محمدرضا فراهانی، ، با اشاره به فقر شدید علمی و تحصیلی در این روستاهای محروم، بیان کرد: در هیچ کدام از روستاهای کپرنشینی که تا به حال برای برگزاری اردوهای جهادی سفر کرده ایم، مدرسه راهنمایی به بالا اصلا وجود ندارد.
به نقل از سایت بسیج سازندگی، محمدرضا فراهانی طلبه جهادگری است که فکر و ذهنش مشغول خدمت رسانی به مناطق محروم است. اردوهای جهادی در مناطق جنوب کرمان بخش مهمی از زندگی او و دوستانش را تشکیل می دهد. او مسئول گروه جهادی - تبلیغی فدائیان عدالت است که از سال ۸۱ فعالیت های خود را آغاز کرده است.

این فعال جهادی گفت: فاطمه، زهرا، زکیه، زینب، طاهره، رضا، محمد، مرتضی، کرامت، ایوب و خیلی از بچه های کپر نشین در روستاهای جنوب کرمان مثل ترشاب، درکلات مارز و بسیاری از روستاهای دیگر که مجال نام بردن از آن ها نیست، دوست دارند مثل بچه های من و شما ادامه تحصیل بدهند و برای خودشان و مملکتشان کاره ای بشوند، امّا غول فقر مانع ادامه تحصیل آنان شده است.
محمدرضا فراهانی با اشاره به فقر شدید علمی و تحصیلی در این روستاهای محروم، بیان کرد: در هیچ کدام از روستاهای کپرنشینی که تا به حال برای برگزاری اردوهای جهادی سفر کرده ایم، مدرسه راهنمایی به بالا اصلا وجود ندارد. مدرسه دخترانه و پسرانه در این روستاهای کپرنشین عبارت نامفهومی است، اساسا در این روستاها چیزی به معنای مدرسه مطابق تصور رایج وجود ندارد و کلاس ها در یک چادر و روی یک زیلو بدون هیچ گونه امکانات گرمایشی و سرمایشی برگزار می شود و این کودکان در سرما و گرما باید به درس گوش کنند.
  • تحققی

آموزش و پرورش

 

 

پرورش، جریانی منظم و مستمر است که هدف آن کمک به رشد جسمانی، شناختی، روانی، اخلاقی، اجتماعی یا به طور کلی رشد شخصیت و پرورش یابندگان در جهت کسب هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنها است. بنابر این تعریف، یک نظام درست پرورشی هم فرد را در شکوفایی استعدادهای ذاتی اش کمک می کند و هم او را به عنوان یک شهروند مفید و متعهد به ارزش های جامعه ای که به آن متعلق است پرورش می دهد.

 

هدف عمده مدارس ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و دانشگاه ها پرورش دادن این گونه افراد است. آموزش معمولاً به فعالیت های هدفمندی که معلم به تنهایی یا به کمک مواد آموزشی انجام می دهد، گفته می شود، چه این معلم در دبستان مشغول آموزش باشد، چه در دبیرستان چه در دانشگاه، و چه در یک دوره کارآموزی کوتاه مدت. با کمی تأمل می توان دریافت که آموزش، وسیله پرورش افراد است و هیچ فرد پرورش یافته ای را نمی توان یافت که از کانال آموزش نگذشته باشد.

 

در هر جامعه و کشوری این رسالت عظیم برعهده نهادی به نام آموزش و پرورش گذاشته شده است و اهمیت موضوع تا جایی است که یک وزارتخانه متولی این امر شده است. چند سالی است که به بهانه گرامیداشت روز معلم یک یا چند روز را به بحث پیرامون مسایل آموزش و پرورش، به ویژه مشکلات معلمان پرداخته می شود. اگر بپذیریم که آموزش و پرورش فرآیندی دایمی و مستمر است، این نهاد بزرگ یعنی وزارت آموزش و پرورش و کلیه عناصر مرتبط با آن به ویژه معلمان و مشکلات آنها نیازمند توجهی دایمی و مستمر است نه اینکه به صورت مقطعی به آن پرداخته شود.

 

  • تحققی