- ۰ نظر
- ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۲۹
- ۲۷۴ نمایش
جینو حوصله نوشتن نداشت. با اینکه عاشق مدرسه بود به خاطر مشق نوشتن از درس و مدرسه خسته می شد. او با خودش فکر می کرد کاش یک مداد جادویی داشتم و می توانستم با آن مشقهایم را بنویسم. آن وقت فقط مداد را روی دفتر می گذاشتم و خودش شروع به نوشتن می کرد. جینو غرق در فکر و خیال بود که یک دفعه ابر آرزوها درست بالای سرش قرار گرفت. ابر آرزوها روی سر جینو شروع به باریدن کرد و آرزوی جینو براورده شد. جینو صاحب یک مداد جادویی شد.
از فردای آن روز هر وقت جینو می خواست مشقهایش را بنویسد فقط مداد را روی دفتر می گذاشت مداد خودش شروع به نوشتن می کرد و جینو هیچ زحمتی نمی کشید. جینو حالا دیگر خیلی بچه ی زرنگی شده بود. مشق های او همیشه تمیزتر و بهتر از دیگران بود. جینو خیلی خوشحال بود و فکر می کرد اینطوری از همه زرنگتر می شود.
بالاخره مدرسه ی جینو با کمک مداد جادویی تمام شد و جینو معلم شد. جینو به عنوان معلم وارد مدرسه شد. او می خواست به بچه های مدرسه درس بدهد. ولی او که یک مشکل بزرگ پیدا کرده بود. او اصلا بلد نبود چیزی بنویسد. دستخط او از دستخط خرچنگها و قورباغه ها هم بدتر بود. وقتی جینو می خواست پای تخته چیزی بنویسد همه ی بچه ها به او می خندیدند. دست جینو به نوشتن عادت نداشت.
حالا جینو یک معلم بی سواد بود او تازه فهمیده بود کسی که زیاد می نویسد بیشتر یاد می گیرد و دستخط بهتری هم پیدا می کند. حالا آقای معلم بعد از این همه سال تازه مجبور شده است دوباره از اول درس بخواند. حالا او کلاس اول است.
پرورش، جریانی منظم و مستمر است که هدف آن کمک به رشد جسمانی، شناختی، روانی، اخلاقی، اجتماعی یا به طور کلی رشد شخصیت و پرورش یابندگان در جهت کسب هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنها است. بنابر این تعریف، یک نظام درست پرورشی هم فرد را در شکوفایی استعدادهای ذاتی اش کمک می کند و هم او را به عنوان یک شهروند مفید و متعهد به ارزش های جامعه ای که به آن متعلق است پرورش می دهد.
هدف عمده مدارس ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و دانشگاه ها پرورش دادن این گونه افراد است. آموزش معمولاً به فعالیت های هدفمندی که معلم به تنهایی یا به کمک مواد آموزشی انجام می دهد، گفته می شود، چه این معلم در دبستان مشغول آموزش باشد، چه در دبیرستان چه در دانشگاه، و چه در یک دوره کارآموزی کوتاه مدت. با کمی تأمل می توان دریافت که آموزش، وسیله پرورش افراد است و هیچ فرد پرورش یافته ای را نمی توان یافت که از کانال آموزش نگذشته باشد.
در هر جامعه و کشوری این رسالت عظیم برعهده نهادی به نام آموزش و پرورش گذاشته شده است و اهمیت موضوع تا جایی است که یک وزارتخانه متولی این امر شده است. چند سالی است که به بهانه گرامیداشت روز معلم یک یا چند روز را به بحث پیرامون مسایل آموزش و پرورش، به ویژه مشکلات معلمان پرداخته می شود. اگر بپذیریم که آموزش و پرورش فرآیندی دایمی و مستمر است، این نهاد بزرگ یعنی وزارت آموزش و پرورش و کلیه عناصر مرتبط با آن به ویژه معلمان و مشکلات آنها نیازمند توجهی دایمی و مستمر است نه اینکه به صورت مقطعی به آن پرداخته شود.
او باید بداند که همه مردم عادل و صادق نیستند، اما
به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد.
به او بیاموزید به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت میشود.
به او بیاموزید که در ازای هر دشمن ، دوستی هم هست.
میدانم که وقت میگیرد اما
به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد.
به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن برحذر دارید.
به او نقش و تأثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.
اگر میتوانید به او نقش مؤثر کتاب در زندگی را آموزش دهید.
به او بگویید تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود. به گلهای درون باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز میکنند، دقیق شود.
به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد.
به پسرم یاد بدهید با ملایمها، ملایم و با گردنکشها ، گردنکش باشد.
به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه بر خلاف او حرف بزنند.
به پسرم یاد بدهید که همه حرفها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست میرسد انتخاب کند.
ارزشهای زندگی را به پسرم آموزش دهید.
اگر میتوانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند. به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد.
به او بیاموزید که میتواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اما قیمت گذاری برای دل بیمعناست!
به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق میداند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد.
در کار تدریس با پسرم ملایمت به خرج دهید، اما از او یک نازپرورده نسازید.
بگذارید که او شجاع باشد، به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد.
متن بالا ترجمه نامه آبراهام لینکن – رئیس جمهور امریکا- به معلم فرزندش می باشد.
اگر شما بخواهید در آغاز سال تحصیلی جدیدنامه ای به معلم فرزند خود بنویسید و درآن ده خواسته اصلی خود را از اینکه او را به معلم و مدرسه می سپارید . بیان کنید، چه خواهید نوشت؟
دست به کار شوید و با فرستادن یک نسخه نامه به این آدرس , مارا هم خوشحال کنید.